از زنگ تلفن خانه میترسم. از لرزش گوشی. از تماسهای بیپاسخ که با ۹۱۱ شروع میشوند. از پچپچههای اول صبح گوشهی آشپزخانه که بیشترشان خبر مرگاند.
خواندن ندارد...برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 168 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 13:54
همهی جرئتم را توی انگشتهام جمع کردم و بهجای «بیشتر مواظب خودت باش» یک قلب گندهی قرمز برایش فرستادم که گرومپگرومپ میکرد.
خواندن ندارد...برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 185 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 13:54
ضخیمترین پارچهای را که توی خانه داشتیم، دور ترسهایم پیچیدم و توی یک چالهی عمیق خاکش کردم. دستهایم را شستم، ضدعفونی کردم، چندتا نفس عمیق کشیدم و بااحتیاط پلهها را بالا آمدم. ترسهایم کمی قبلتر از من به اتاق برگشته بودند.
خواندن ندارد...برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 188 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 13:54
وقتی بغلم کردی، همهچیز بلافاصله به روزهایی برگشت که امیدوار و مؤمن و سرسخت بودم.
خواندن ندارد...برچسب : نویسنده : r-kh-aa بازدید : 180 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 13:54